جدول جو
جدول جو

معنی خشم زدا - جستجوی لغت در جدول جو

خشم زدا
(خَ / خِ زَ / زِ / زُ)
غیظ از بین برنده. عصبانیت از بین برنده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وشم زدن
تصویر وشم زدن
خال کوبی کردن، زدن خال یا نقش و نگاری که با یک مادۀ رنگی و سوزن در پوست بدن ایجاد می کنند، خالکوبی کردن، خال زدن، کبودی زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
در کشاورزی شیار کردن زمین برای کاشتن تخم، شخم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم زدن
تصویر چشم زدن
چشم زخم به کسی رساندن، با چشم شور به کسی نظر کردن و به او آسیب رساندن
بستن و باز کردن پلک ها، اشاره کردن با چشم
ترس و بیم داشتن، بیمناک بودن از کسی یا چیزی برای مثال دوخته بر دیده از این ناکسان / کاهل نظر چشم زنند از خسان (امیرخسرو)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم زده
تصویر چشم زده
ویژگی کسی که چشم زخم به او رسیده، ویژگی آنکه از چشم بد آسیب دیده، چشم رسیده، چشم خورده، برای مثال شد چشم زده بهار باغش / زد باد تپانچه بر چراغش (نظامی۳ - ۵۱۵)
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ زَ دَ / دِ)
چشم رسیده و چشم زخم خورده. (ناظم الاطباء). رجوع به چشم زد و چشم زدن شود، مأیوس و ناامید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
شیار کردن زمین با گاو آهن یا تراکتور برای زراعت شخم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشم زدن
تصویر پشم زدن
پشم را با کمال و امثال آن از هم باز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشک زدن
تصویر خشک زدن
خشکش زد. مات و مبهوت ماند (بسبب تعحب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم زدن
تصویر چشم زدن
با چشم شور بکسی آسیب رسانیدن و بمعنی پلک را باز و بسته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم زده
تصویر چشم زده
کسی که چشم زخم بدو رسیده باشد چشم زد چشم رسیده، مایوس ناامید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم زدن
تصویر چشم زدن
((~. زَ دَ))
چشم زخم خوردن، کنایه از بیدار بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چشم زده
تصویر چشم زده
((~. زَ دِ))
کسی که آسیبی از چشم بد به او رسیده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
للحراثة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
Plow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
labourer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
耕す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
খেত চাষ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
plowa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
ไถ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
밭을 갈다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
کھیتوں میں ہل چلانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
לחפור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
membajak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
हल चलाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
ploegen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
arare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
arar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
orać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
орати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
pflügen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
пахать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شخم زدن
تصویر شخم زدن
دیکشنری فارسی به چینی